English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8214 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
pecuniary liability U ضمانت ضمانت جبران خسارت
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
blank bill U براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
individual U فردی
subjective U فردی
individuals U فردی
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin U هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism U درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
ontogeny U پدیدایی فردی
pattern U خصوصیات فردی
single entry U حسابداری فردی
ontogency U تکوین فردی
patterns U خصوصیات فردی
interpersonal coherence U انسجام بین فردی
personalism U فلسفه فردی
personal right U حقوق فردی
personal tempo U اهنگ فردی
personal pace U اهنگ فردی
intrapersonal U درون فردی
interindividual U میان فردی
ontogenesis U پدیدایی فردی
intraindividual U درون فردی
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
interpersonal U میان فردی
libertarian U طرفدارازادی فردی
libertarians U طرفدارازادی فردی
idiosyncrasies U خصیصه فردی
individual differences U تفاوتهای فردی
individuality U وجود فردی
individual ownership U مالکیت فردی
individual responsibility U مسئوولیت فردی
individualization U فردی ساختن
idiosyncrasy U خصیصه فردی
hexastich U قطعه شش فردی
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
backsliding U کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
grace note U نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
treasury stock U سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
fox fire U نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
royalty U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
pattern U الگو صفات فردی
interpersonal conflict U تعارض میان فردی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
individualism U اصول استقلال فردی
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
units U نفر عدد فردی
unit U نفر عدد فردی
autecology U بوم شناسی فردی
patterns U الگو صفات فردی
aptitude test U ازمون قابلیت فردی
personal distribution U توزیع درامد فردی
pin U عدد شناسایی فردی
pinned U عدد شناسایی فردی
personal data sheet U برگه اطلاعات فردی
pinning U عدد شناسایی فردی
bays U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
baying U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
streaky U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
streakier U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
earthquake factor U مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
girt U تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
polyester U نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
pyxidium U کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
to walk on eggshells <idiom> U در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
ogive U شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
warranties U ضمانت
bond U ضمانت
bail U ضمانت
warrant U ضمانت
warranted U ضمانت
warranty U ضمانت
warrants U ضمانت
warranting U ضمانت
warranty U ضمانت
guaranteed U ضمانت
guarantees U ضمانت
mainprise U ضمانت
pledge [archaic] [guaranty] U ضمانت
guaranty U ضمانت
guarantee U ضمانت
suretyship U ضمانت
sponsored by U به ضمانت
sponsion U ضمانت
guarantee U ضمانت
guaranty U ضمانت
sponsorship U ضمانت
gurantee U ضمانت
squeezer U فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
bail bond U ضمانت نامه
pecuniary liability U ضمانت پولی
bailable U قابل ضمانت
sanction U ضمانت اجرا
fiduciary bond U ضمانت شرافتی
sponsor U ضمانت کردن
sanctions U ضمانت اجرا
sanctioning U ضمانت اجرا
vouch for U ضمانت کردن
sanctioned U ضمانت اجرا
suretyship U عقد ضمانت
upon bail U بقیه ضمانت
bank bond U ضمانت بانکی
bank guarantee U ضمانت بانکی
limplied warranty U ضمانت ضمنی
sponsoring U ضمانت کردن
sponsors U ضمانت کردن
guarantor U ضمانت کننده
letter of indemnity U ضمانت نامه
guarantors U ضمانت کننده
joint and several guarantee U ضمانت تضامنی
irreplevisable U ضمانت برندار
vouch U ضمانت کردن
guaranty U ضمانت نامه
bilable U ضمانت بردار
bondholder U ضمانت دار
contract guarantee U ضمانت قرارداد
express warranty U ضمانت صریح
bond U پیوستگی ضمانت
insure U ضمانت کردن
guarantee period U دوره ضمانت
irrepleviable U ضمانت برندار
answer U ضمانت کردن
assurance U ضمانت وثیقه
pledging U وثیقه ضمانت
warranties U ضمانت نامه
guaranteed U ضمانت کردن
responsibility U ضمانت جوابگویی
guarantees U ضمانت کردن
assurances U ضمانت وثیقه
guarantee U ضمانت کردن
answering U ضمانت کردن
answered U ضمانت کردن
pledges U وثیقه ضمانت
responsibilities U ضمانت جوابگویی
answers U ضمانت کردن
warranty U ضمانت نامه
bonded U ضمانت شده
pledge U وثیقه ضمانت
pledged U وثیقه ضمانت
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
Recent search history Forum search
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
2interfereometry
1wife is life life is knife knife kill the life
1erase your personal
1ریشه لغت سرسام چیست
2procuring activity
1 tofu معنی این کلمه تو دیکشنری نیست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com